دیکشنری
مقوامت در برابر خوردگی
english
1
geology and mines
::
resistance to corrosion
واژگان شبکه مترجمین ایران
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
مقفل
مقفی
مقلد
مقله
مقلوب
مقناطیس
مقناطیسی
مقنع
مقنن
مقننه
مقهور
مقهور ساختن
مقهور سازی
مقهور کردن
مقوا
مقوامت در برابر خوردگی
مقوای کاهی
مقوای کلفت
مقوایی
مقوبض
مقوله
مقوله بندی
مقوله بندی هسته ای
مقوله دستوری
مقوله زدایی
مقوله سازمان دهنده
مقوله های اصلی
مقوله های فرعی
مقوم
مقوم به مبلغ
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید